دو قیام حق طلبانه
دو قیام حق طلبانه
دو قیام حق طلبانه
نويسنده: حجت الاسلام و المسلمین رحيم كارگر
در فرهنگ پر افتخار شیعه، دو قیام و نهضت، جایگاه ویژه و برجستهای دارند: یکی، «حماسه جاودانة حسینی» است که در گذشته روی داده و دیگری «انقلاب جهانی مهدوی» است که در آینده تحقق خواهد یافت. رهبر هر دو قیام، امام معصوم و از خاندان مطهّر پیامبر گرامی اسلام (صلي الله عليه و آله وسلم) است.
«واقعة عاشورا» سر آغاز حیات، پویایی و بالندگی شیعه و «ظهور موعود»، نقطة اوج رشد، کمال و سعادت شیعه (و همة یکتاپرستان و صالحان) است. بین این دو نهضت، پیوند و ارتباطی وثیق و ناگسستنی وجود دارد و هر دو در امتداد هم و تکمیلکنندة یکدیگرند. مهم¬ترین جلوة هر دو قیام، بروز و ظهور کامل «حق» و تشکیل جبهة «حق» در برابر گروه «باطل» است.
از نظر شیعه، مصاف نهایی حق (ایمان و نور و خیر) در برابر باطل (کفر و ظلمت و شرّ) در عصر ظهور و هنگام قیام جهانی امام مهدی (عجلاللهتعالي فرجهالشريف)، روی خواهد داد. این نهضت -که فراگیر، جهانی، گسترده و کوبنده خواهد بود- را بسیاری از ملتها و شریعتها، انتظار میکشند. وعدة این مصاف نهایی-که منجر به نجات و رستگاری انسانها میشود- در همة کتاب¬های آسمانی و آموزههای برخی ادیان دیگر بیان شده است.
با این حال، این قیام جهانی، متأثر از نهضت عاشورا و تکمیل¬کنندة آن است. برای تبیین این موضوع و فهم چگونگی تأثیر¬گذاری و نقش حماسة حسینی بر قیام مهدوی و نیز مصاف نهایی حق و باطل، چند رهیافت و تحلیل ارائه میشود:
بررسی پیوند هر دو قیام بر اساس فلسفة نظری تاریخ و بررسی نزاع و ستیز حق و باطل در طول تاریخ.
بررسی و ارائة روایاتی که نهضت مهدوی را در جهت انتقامگیری و خونخواهی از دشمنان خدا و قاتلین امام حسین (عليهالسلام) معرفی میکند.
بررسی آموزهها، پیامها، اهداف، انگیزهها و برنامههای مشترک و همسان هر دو قیام، و تبیین نقش و تأثیر آموزه¬های عاشورا بر قیام مهدوی.
بر اساس این چند رهیافت، درصدد پاسخگویی به این سؤال هستیم که: «آیا نهضت عاشورا، نقشی در مصاف نهایی حق و باطل دارد؟»
واقعة عاشورا، نمادی از یک خط سیر تاریخی است که در آن، حسینیان و یزیدیان، همواره با هم در نبرد هستند. عاشورا و قیام خونین حسین (عليهالسلام)، آینده¬نگری مثبت پیامبران الهی را تحقق بخشید و باعث ایجاد انگیزه، جهت حفظ دین و امید به آیندة روشن اسلام در پرتو قیام جهانی امام زمان (عجلاللهتعالي فرجهالشريف) گردید. بیتردید آیندة بشریت، مرهون خون عاشورائیان است؛ چرا که عاشورا، حلقة اتصال آغاز ظهور پیامبران آسمانی، با پایان راه تکاملی ادیان و استقرار عدل جهانی است. اگر راه پیامبران تداوم یافت و سیرة آنان در مقابلة با اشرار و گروه باطل، حفظ شد و اگر دین اسلام، پاینده و استوار ماند، به برکت خون¬های ریخته شده در عاشورا است.
در طول تاریخ، همواره، بین این دو گروه، نزاع، درگیری و چالش¬های فراوان وجود داشته است و در آینده نیز وجود خواهد داشت. مبارزه و نزاع حق و باطل، در تاریخ بشری و مکاتب الهی، پیشینهای دراز و طولانی دارد. باطل، در زمینة افکار و عقاید- چه در بُعد رفتار و اخلاق، چه در محور اجتماعی و حکومتی، و چه در زمینة فرهنگ و سیاست- به گونهای بوده است که همة پیامبران، اوصیا و امامان با آن، مبارزه کردهاند. در این میان، سنت الهی نیز بر آن بوده که با نیروی حق، باطل را نابود سازد.
در همین راستا، بشر، شاهد دو قیام حقطلبانه و نهضت باطل¬ستیزانة تأثیرگذار و شکوهمند بوده و خواهد بود:
1. نهضت عاشورایی امام حسین (عليهالسلام)، در دهم محرم سال 61 هجری قمری.
2. قیام حقپویانة امام مهدی (عجلاللهتعالي فرجهالشريف) در آخرالزمان.
پیوندها و ارتباطات گسترده و مستقیم این دو قیام و نهضت، به گونهای زیاد است که میتوان گفت این دو، در حقیقت، تکمیلکننده، تداومبخش و در امتداد یکدیگر قرار گرفتهاند. هر دو قیام، در جبهة «حق» تعریف میشوند و در برابر آنها، گروه «باطل» (مفسدان، ستمگران، دین-ستیزان) قرار میگیرند. هدف هر دو، اصلاح جامعة فاسد و رو به تباهی است و مهمترین برنامة آنها، احیای آموزههای والای دینی- انسانی و ریشهکنی ناهنجاریها و موانع رشد و کمال انسانهاست.
پیام سیاسی- دینی این دو قیام، مبارزه با حکومتهای جور و فساد، و عدم سازش با جباران و طاغوتها است و هدف اصلی آنها، رساندن جامعة بشری به تعالی و کمال نهایی – یعنی عبودیت و قرب خدای متعال- و ایجاد انقلاب و دگرگونی در اخلاق و رفتار نا¬پسند مردم است. یکی، آغازگر جهادی خونین و حماسهای بی¬نظیر علیه ظلم و فساد و بیدینی است و دیگری، پایانبخش طومار عمر باطل و هدایتگر مبارزة نهایی علیه شرّ و کفر.
هر دو قیام در تداوم نهضتها و انقلاب¬هایی است که در طول تاریخ، توسط پیامبران و صالحان، شکل گرفتهاند و خود نیز منشأ و سرچشمة بسیاری از قیامهای حق¬طلبانه و ظلم¬ستیزانه بوده¬ و خواهند بود.
در این جا به بررسی پیوندها و ارتباطهای دو قیام حقطلبانه و نقش و تأثیرگذاری آنها بر همدیگر میپردازیم.
قیام امام حسین (عليهالسلام) و مهدی موعود (عجلاللهتعالي فرجهالشريف)، حلقهای از حلقات مبارزة اهل حق و اهل باطل است که به پیروزی نهایی اهل حق، منتهی میشود. سر منزل و مقصد نهایی این مبارزه نیز حاکمیت اهل حق بر جهان، گسترش فضیلت¬های اخلاقی، ریشهکنی شرارت و رذالت و تحقق کمال اخلاقی و عقلانی است.
بر این اساس، نهضت امام حسین (عليهالسلام)، در امتداد قیام¬های پیامبران و صالحان و یکی از حساس¬ترین و مهم¬ترین این مبارزات بوده است. مهم¬ترین شاخصه و ویژگی آن- مانند سایر قیام های انبیا و اولیا- حقمحوری و تلاش برای احیای حق و خیر و ایمان بوده است؛ همان¬گونه که مهم¬ترین شاخصه و ویژگی قیام مهدوی نیز، حقطلبی و تلاش برای حاکمیت خیر و ایمان و حق خواهد بود.
در کربلا و حماسة عاشورا، دو جمعیت و گروه، در مقابل یکدیگر قرار گرفتند: یک گروه، نمایندة حق و حقیقت، ایمان و حق¬باوری، درستی و صداقت، شرف و کرامت، عبادت و طاعت و در یک کلمه، گروه «حق» بودند و گروه دیگر، نمایندة شرّ و فساد، ظلم و تباهی، نفاق و بی¬ایمانی، پستی و رذالت و در یک کلمه، گروه «باطل».
«واقعة عاشورا» سر آغاز حیات، پویایی و بالندگی شیعه و «ظهور موعود»، نقطة اوج رشد، کمال و سعادت شیعه (و همة یکتاپرستان و صالحان) است. بین این دو نهضت، پیوند و ارتباطی وثیق و ناگسستنی وجود دارد و هر دو در امتداد هم و تکمیلکنندة یکدیگرند. مهم¬ترین جلوة هر دو قیام، بروز و ظهور کامل «حق» و تشکیل جبهة «حق» در برابر گروه «باطل» است.
از نظر شیعه، مصاف نهایی حق (ایمان و نور و خیر) در برابر باطل (کفر و ظلمت و شرّ) در عصر ظهور و هنگام قیام جهانی امام مهدی (عجلاللهتعالي فرجهالشريف)، روی خواهد داد. این نهضت -که فراگیر، جهانی، گسترده و کوبنده خواهد بود- را بسیاری از ملتها و شریعتها، انتظار میکشند. وعدة این مصاف نهایی-که منجر به نجات و رستگاری انسانها میشود- در همة کتاب¬های آسمانی و آموزههای برخی ادیان دیگر بیان شده است.
با این حال، این قیام جهانی، متأثر از نهضت عاشورا و تکمیل¬کنندة آن است. برای تبیین این موضوع و فهم چگونگی تأثیر¬گذاری و نقش حماسة حسینی بر قیام مهدوی و نیز مصاف نهایی حق و باطل، چند رهیافت و تحلیل ارائه میشود:
بررسی پیوند هر دو قیام بر اساس فلسفة نظری تاریخ و بررسی نزاع و ستیز حق و باطل در طول تاریخ.
بررسی و ارائة روایاتی که نهضت مهدوی را در جهت انتقامگیری و خونخواهی از دشمنان خدا و قاتلین امام حسین (عليهالسلام) معرفی میکند.
بررسی آموزهها، پیامها، اهداف، انگیزهها و برنامههای مشترک و همسان هر دو قیام، و تبیین نقش و تأثیر آموزه¬های عاشورا بر قیام مهدوی.
بر اساس این چند رهیافت، درصدد پاسخگویی به این سؤال هستیم که: «آیا نهضت عاشورا، نقشی در مصاف نهایی حق و باطل دارد؟»
واقعة عاشورا، نمادی از یک خط سیر تاریخی است که در آن، حسینیان و یزیدیان، همواره با هم در نبرد هستند. عاشورا و قیام خونین حسین (عليهالسلام)، آینده¬نگری مثبت پیامبران الهی را تحقق بخشید و باعث ایجاد انگیزه، جهت حفظ دین و امید به آیندة روشن اسلام در پرتو قیام جهانی امام زمان (عجلاللهتعالي فرجهالشريف) گردید. بیتردید آیندة بشریت، مرهون خون عاشورائیان است؛ چرا که عاشورا، حلقة اتصال آغاز ظهور پیامبران آسمانی، با پایان راه تکاملی ادیان و استقرار عدل جهانی است. اگر راه پیامبران تداوم یافت و سیرة آنان در مقابلة با اشرار و گروه باطل، حفظ شد و اگر دین اسلام، پاینده و استوار ماند، به برکت خون¬های ریخته شده در عاشورا است.
حق و باطل
در طول تاریخ، همواره، بین این دو گروه، نزاع، درگیری و چالش¬های فراوان وجود داشته است و در آینده نیز وجود خواهد داشت. مبارزه و نزاع حق و باطل، در تاریخ بشری و مکاتب الهی، پیشینهای دراز و طولانی دارد. باطل، در زمینة افکار و عقاید- چه در بُعد رفتار و اخلاق، چه در محور اجتماعی و حکومتی، و چه در زمینة فرهنگ و سیاست- به گونهای بوده است که همة پیامبران، اوصیا و امامان با آن، مبارزه کردهاند. در این میان، سنت الهی نیز بر آن بوده که با نیروی حق، باطل را نابود سازد.
در همین راستا، بشر، شاهد دو قیام حقطلبانه و نهضت باطل¬ستیزانة تأثیرگذار و شکوهمند بوده و خواهد بود:
1. نهضت عاشورایی امام حسین (عليهالسلام)، در دهم محرم سال 61 هجری قمری.
2. قیام حقپویانة امام مهدی (عجلاللهتعالي فرجهالشريف) در آخرالزمان.
پیوندها و ارتباطات گسترده و مستقیم این دو قیام و نهضت، به گونهای زیاد است که میتوان گفت این دو، در حقیقت، تکمیلکننده، تداومبخش و در امتداد یکدیگر قرار گرفتهاند. هر دو قیام، در جبهة «حق» تعریف میشوند و در برابر آنها، گروه «باطل» (مفسدان، ستمگران، دین-ستیزان) قرار میگیرند. هدف هر دو، اصلاح جامعة فاسد و رو به تباهی است و مهمترین برنامة آنها، احیای آموزههای والای دینی- انسانی و ریشهکنی ناهنجاریها و موانع رشد و کمال انسانهاست.
پیام سیاسی- دینی این دو قیام، مبارزه با حکومتهای جور و فساد، و عدم سازش با جباران و طاغوتها است و هدف اصلی آنها، رساندن جامعة بشری به تعالی و کمال نهایی – یعنی عبودیت و قرب خدای متعال- و ایجاد انقلاب و دگرگونی در اخلاق و رفتار نا¬پسند مردم است. یکی، آغازگر جهادی خونین و حماسهای بی¬نظیر علیه ظلم و فساد و بیدینی است و دیگری، پایانبخش طومار عمر باطل و هدایتگر مبارزة نهایی علیه شرّ و کفر.
هر دو قیام در تداوم نهضتها و انقلاب¬هایی است که در طول تاریخ، توسط پیامبران و صالحان، شکل گرفتهاند و خود نیز منشأ و سرچشمة بسیاری از قیامهای حق¬طلبانه و ظلم¬ستیزانه بوده¬ و خواهند بود.
در این جا به بررسی پیوندها و ارتباطهای دو قیام حقطلبانه و نقش و تأثیرگذاری آنها بر همدیگر میپردازیم.
یک. تحلیل فلسفی ـ تاریخی هر دو قیام
قیام امام حسین (عليهالسلام) و مهدی موعود (عجلاللهتعالي فرجهالشريف)، حلقهای از حلقات مبارزة اهل حق و اهل باطل است که به پیروزی نهایی اهل حق، منتهی میشود. سر منزل و مقصد نهایی این مبارزه نیز حاکمیت اهل حق بر جهان، گسترش فضیلت¬های اخلاقی، ریشهکنی شرارت و رذالت و تحقق کمال اخلاقی و عقلانی است.
بر این اساس، نهضت امام حسین (عليهالسلام)، در امتداد قیام¬های پیامبران و صالحان و یکی از حساس¬ترین و مهم¬ترین این مبارزات بوده است. مهم¬ترین شاخصه و ویژگی آن- مانند سایر قیام های انبیا و اولیا- حقمحوری و تلاش برای احیای حق و خیر و ایمان بوده است؛ همان¬گونه که مهم¬ترین شاخصه و ویژگی قیام مهدوی نیز، حقطلبی و تلاش برای حاکمیت خیر و ایمان و حق خواهد بود.
در کربلا و حماسة عاشورا، دو جمعیت و گروه، در مقابل یکدیگر قرار گرفتند: یک گروه، نمایندة حق و حقیقت، ایمان و حق¬باوری، درستی و صداقت، شرف و کرامت، عبادت و طاعت و در یک کلمه، گروه «حق» بودند و گروه دیگر، نمایندة شرّ و فساد، ظلم و تباهی، نفاق و بی¬ایمانی، پستی و رذالت و در یک کلمه، گروه «باطل».
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}